چون در زمانهای گذشته درباره زندگی نباتات اساساً از نظر مواد غذایی مطالعه و بررسی میکردند، بنابراین دانش گیاهشناسی شناختهشده و موردتوجه قرار گرفت. اولین مردمی که در مطالعه و بررسی علم گیاهشناسی تخصص پیدا کردند همان جادوگران قدیمی و پزشکان بودند. زیرا آنها، بیشتر از هر کس دیگری با گیاهان و نباتات مختلف سروکار داشتند، چون میخواستند بفهمند که مثلاً چه گیاهانی میتوانند انسان را شفا داده یا بهعکس چه گیاهانی میتوانند موجب مرگ او شوند.
بنابراین گیاهشناسی برای صدها سال وابستگی و ارتباط نزدیکی با علم پزشکی داشت. و در قرن شانزدهم مردم نباتات را موردتوجه قرار داده و کتابهای درباره مشاهدات خود برشته تحریر درآوردند. این نویسندگان پدران گیاهشناسی نوین بشمار میروند. در قرن نوزدهم دانشمند مشهور انگلیسی چارلز داروین به گیاه شناسان کمک کرد تا بهتر بتوانند درباره چگونگی تکامل تدریجی نباتات و همچنین حیوانات، دانش و اطلاعات بیشتری به دست آورند. کار این دانشمند، گیاه شناسان را در تعیین و تقسیم گیاهشناسی برشتههای ویژه راهنمایی کرد. یکی از این رشتهها عبارت از (تشریح گیاهی) میباشد که با ساختمان و ترکیب نباتات و گیاهان و چگونگی ارتباط و همبستگی آنها با یکدیگر سروکار دارد. آزمایشهایی درباره چگونگی پیدایش انواع گیاهان و نباتات مختلف و بهبود آنها انجام شده است.این مطالعات و بررسیها را (انتقال فیزیکی مشخصات موروثی گیاهی یا ژنتیکی) گویند.
رشته دیگر دانش گیاهشناسی عبارت از (اکولوژی) یا علمی است که ازیکطرف با روابط بین ارگانیزم و محیطزیست گیاهان سروکار داشته و از طرف دیگر با پراکندگی نباتات و گیاهان در سرتاسر جهان ارتباط دارد، تا بتوان کشف نمود که چرا برخی از انواع این گیاهان یا نباتات در نقاط مشخصی میرویند. رشته دیگری از دانش گیاهشناسی (فسیلشناسی گیاهی) میباشد که کارش مطالعه بر روی بقایای فسیل گیاهان و درنتیجه پی بردن به تکامل تدریجی آنها میباشد. «رشتههای دیگر گیاهشناسی عبارتاند از: «فیزیولوژی گیاهی» که مربوط به تنفس و تغذیه گیاهان و نباتات بوده و بالاخره (پاتولوژی) یا «علم شناخت بیماریهای گیاهی» که ارتباط با بررسی درباره بیماریهای گیاهان دارد.