گل وسیله ای است که نبات میتواند بهوسیله آن نباتات جدیدی را مانند خودش تولید کند. گیاه شناس، گل را بعنوان گروهی متشکل از قسمتهای مختلف که وظیفه آنها تولید گرده و یا دانه و یا هر دو می باشد تعریف می کند .
از این نقطه نظر مهمترین قسمت های گل همانا مادگی و پرچم گل میباشند. بیشتر گلها محتوی هر دو هستند. مادگی یا مادگیها در وسط قرار دارند که اطراف آنها را پرچمها احاطه کرده اند. در انتهای برآمده و بزرگ مادگی ذرات خیلی ریزی هستند که تخمک نامیده میشوند. هر تخمک ممکن است که به دانه تبدیل شود. مهمترین قسمت هر تخمک یاخته ذره بینی تخم میباشد که بعلت ریزی فوق العاده فقط بهوسیله میکروسکوپ میتوان مشاهده کرد.
پرچمها محتوی کیسه گرده هستند که در انتهای میله ای قرار گرفته است. هنگامیکه این کیسه های گرده باز میشوند، پرچمها گرده محتوی خود را که بهصورت گرد بسیار نرم و معمولا به رنگ زرد است، آزاد می کنند .
برای اینکه دانههای جدیدی تولید گردد، گرده های پرچم باید به مادگیهای گل منتقل گردند. این انتقال گرده همیشه گرده افشانی خوانده میشود. گرده افشانی به راههای مختلفی صورت میگیرد. بعضی اوقات گرده خود به خود و به آسانی روی مادگی می ریزد لیکن برای انجام عمل گرده افشانی معمولا به باد یا حشرات نیاز می باشد.
از بین نباتاتی که بهوسیله باد گرده افشانی می کنند، میتوان از انواع علف نام برد. نه فقط علف چمن بلکه گندم، ذرت و سایر حبوبات به همین طریق گرده افشانی می کنند. پرچم ها در اثر وزش نسیم به حرکت در می آیند، گرده با این وزش نسیم تکان خورده و وارد هوا میشود و سپس روی مادگی های نباتات می نشیند.
نوع دیگر گرده افشانی بهوسیله حشرات انجام میشود. معمولا این طریق گرده افشانی درباره گلهایی اتفاق می افتد که رنگ روشنی دارند یا معطر هستند و در نتیجه حشرات را به خود جلب می کند. حشرات برای کشیدن شهد گیاهی که به عسل تبدیل میکنند و یا به منظور گرده ای که بعنوان غذا مصرف میکنند بروی گلها می نشینند. هنگامیکه حشره ای گرده گل را جمع آوری میکند، مقداری از آن گرده به بدن حشره مالیده میشود، سپس وقتی که آن حشره روی گل دیگری می نشیند، بدین ترتیب مقداری از آن گرده بر روی پرچم های این گل اخیر مالیده شده و جذب میگردد .
یخ جسمی جامد است. هنگامیکه درجه حرارت بهاندازه کافی پائین باشد آب تبدیل به یخ جامد میگردد، وقتیکه آب منجمد میشود انبساط زیادی پیدا میکند. ده کوارت (هر کوارت تقریباً معادل یک لیتر است) آب در حدود ۱۱ کوارت یخ میسازد. طبق یک اصل ریاضی که برای اولین بار بهوسیله ارشمیدس ریاضیدان یونانی در قرن سوم قبل از میلاد کشف گردید و بنام قانون (ارشمیدس) معروف است، اشیاء درروی آب شناور شده و یا در آن فرو میروند. این قانون میگوید که هر شیئی در مایعی وارد گردد، با اندازه وزن مایع همحجم آن از وزنش کم میشود.
سنگینی چوب نصف آب است، بنابراین بهاندازه نیمی از حجم آن در آب شناور میشود. چوبپنبه با اندازه یکپنجم آبسنگینی دارد و یخ در حدود نهدهم آبسنگینی دارد، به همین سبب است که تقریباً نهدهم هر کوه یخ در زیرآب قرار دارد و بنابراین در حقیقت ممکن است که یک کوه یخ خیلی بزرگتر از آن مقداری باشد که ظاهراً به نظر میرسد!
یخ نزدیک نقطه انجماد ممکن است که با وارد آمدن فشار اضافی موقتاً ذوب شود ولی هنگامیکه این فشار قطع شود فوراً دوباره منجمد میگردد. وقتیکه یک توپ برفی را فشار میدهید مقداری از کریستالهای یخ را ذوب میکنید ولی مجدداً آنها یخبسته و هنگامیکه فشار را متوقف نمایید توپ سختتر میشود. چون آب موقع که یخ میبندد زیاد منبسطشده و نیروی زیادی هنگام تشکیل یخ بکار میبرد؛ بنابراین صخرهها و سنگهای بزرگ غالباً در اثر انجماد آب در ترکها یا حفرههای کوچک آنها، متلاشی میگردند و این اصل در شکسته شدن تدریجی کوهها اهمیت دارد. در حقیقت، در معادن سنگ فنلاند برای شکستن قطعهسنگهای بزرگ، کارگران معدن با پر کردن ترکهای این سنگها با آب و انجماد آب در آنها قطعات بزرگ را متلاشی میکنند.
(نیرو) عبارت از یک فشار یا کششی است که موجب حرکت یا جنبش اشیاء میشود. هنگامیکه شما به یک صندلی فشار میآورید مقداری نیرو بر آن وارد میکنید و وقتیکه فشار را متوقف میسازید صندلی از حرکت میایستد؛ اما فرض کنید که توپی را روی زمین میغلتانید پسازاین که فشار را متوقف کردید، بازهم به حرکت ادامه میدهد، چرا؟ این پدیده خاصیت فیزیکی ماده است (که بهوسیله «اسحاق نیوتن» اولین دانشمندی که درباره فرضیههای نیرو، نظریاتی اعلام نمود چنین توصیفشده است که هر گاهشی ای در حالت سکون باشد، همیشه ساکن است ولی اگر آن شی در حالت حرکت یکسان در خط مستقیم باشد حرکت آن ادامه دارد مگر اینکه با نیروی خارجی دیگری این حالت تغییر پیدا کند) که باعث میشود هر شیئی همان حرکتی را که دارد، نگاه دارد. هر تکه از ماده دارای این خاصیت میباشد و به حرکت خود در یک خط مستقیم و با سرعتی یکنواخت ادامه میدهد مگر اینکه نیروی دیگری مسیر حرکت آن را تغییر دهد. مثال: اگر شما سوار اتوبوسی باشید و راننده آن ناگهان ترمز کند. بدن شما به علت خاصیت فیزیکی ماده بهطرف جلو پرت میشود و به همان سرعتی که اتوبوس حرکت میکرده به حرکت خود برطرف جلو ادامه میدهد.
حال بپردازیم به بررسی نیروی گریز از مرکز که به ما کموبیش این نیرو را تجربه کردهایم. ما این نیرو را هر وقت که شیئی در جادهای منحنی یا پیچداری حرکت میکند. ملاحظه میکنیم. حال فرض میکنیم که شما در میان اتوبوس باشید که بهطور ناگهانی از سرپیچی عبور میکند، در این هنگام احتمالاً خود را در حال خارج شدن از صندلی میبینید که دلیل این حرکت ناگهانی شما همان نیروی گریز از مرکز میباشد.
نیروی گریز از مرکز را میتوان با بکار بردن فرضیه مذکور توصیف نمود. هنگامیکه اتوبوس دور میزند، خاصیت فیزیکی ماده موجب میشود که جسم شما در خطی مستقیم به حرکت درآید و بنابراین متمایل به حرکت بهطرف جلو و خارج از منحنی میشوید تا بتوانید حرکت مستقیم اصلی خود را نگاهدارید. به نظر میرسد که نیروی گریز از مرکز پیوسته اشیاء را به بیرون از خط منحنی فشار میدهد. به همین سبب است که غالباً جادهها در اطراف پیچها کج و یکبر هستند و یا اینکه هواپیماها هنگام دور زدن، یکبر میشوند و یا هنگامیکه سوار دوچرخه هستید شما بهطرف داخل تکیه میکنید. این اتکا داخلی و اختلاف سطح در سرپیچها و حالت فرود هواپیما و غیره، در متوازن نمودن نیروی گریز از مرکز کمک میکنند وگرنه اشیاء را بهطرف خارج پرتاب خواهند نمود. اتکا داخلی، میل و گرایش حرکت بهطرف بیرون را متعادل ساخته و شما میتوانید بهخوبی دور بزنید.
یکی از چیزهایی که در پرندگان، مارها، ماهی، قورباغه، گاو و انسان عمومیت دارد ستون فقرات یا تیره پشت میباشد. این ستون از تکههای استخوانی کوچکی درستشده است که به هریک از آنها مهره گفته میشود و بنابراین به حیوانات از این دسته مهرهداران میگویند. به حیوانات یا موجوداتی که دارای ستون فقرات نیستند مانند: خرچنگها، حلزونها، ملخها و اسفنجها بیمهرهها اطلاق میشود.
مهرهداران واقعی همچنین دارای محفظهای استخوانی در انتهای ستون فقرات خود هستند که محتوی نخاع یا مغز میباشد. پیها یا اعصاب آنها بهصورت جمعی و در دستهای بزرگ از حفرهای در داخل ستون فقرات عبور کرده و وارد نخاع میشوند. این اعصاب در هر مهره با قسمتهای مختلف بدن ارتباط پیدا میکنند. مهرهها همچنین دارای موی رگهایی هستند که مواد غذایی را به هریک از سلولهای بدن میرسانند و از ترکیب آنها شریانها و وریدهایی که از طول بدن گذشته و وارد قلب میگردند، به وجود میایند.
خصوصیت دیگری که مهرهداران را از حیوانات بیمهره متمایز میسازد، دستگاه عضلات آنها میباشد و دستگاه گوارش این دسته از حیوانات نیز بهخوبی تکاملیافته است. به ستون فقرات مهرهداران دنده و نیز استخوانهایی متصل گردیده که (دستوپا) را به حرکت درمیآورند. هر حیوان مهرهداری بیش از چهار عضو از این نوع را ندارد. در ماهی یک جفت پره که مطابق با این عضو میباشد دیده میشود. در بعضی از مهرهداران مانند مار این دست و پا مطلقاً وجود ندارد. در سایر مهرهداران مثل پرندگان یک جفت عضو بهصورت بال تکاملیافته است و در انسان هم دستها و پاها اعضای موردبحث را تشکیل میدهند. مهرهداران نوعاً دارای دم هستند لیکن همانطور که سایر مهرهداران در دوران تکامل بعضی اعضاء خود را ازدستدادهاند انسان هم دم خود را ازدستداده است.
ویروسها عبارت از ذرات بسیار ریزی هستند که در انسان و حیوان و نبات سبب پیدایش بیماری میگردند. شاید کلمه (ذرات) برای تشریح آنها کمی عجیب به نظر میرسد ولی اجازه دهید ببینیم که چرا این کلمه را بکار میبرند.
ویروسها آنقدر ریز و ذرهبینی هستند که از ظریفترین صافیها عبور میکنند، آنها را نمیتوان در محلول قند رویانید ولی در بافت های زنده نشو و نما نموده و افزایش میابند. آنها انگلهایی (پارازیت) هستند که کاملاً به میزبان خود وابستهاند. چون ویروسها موجوداتی ذرهبینی و بسیار ریزند بنابراین با میکروسکوپهای معمولی دیدن آنها مشکل است و از آنها باید بهوسیله میکروسکوپهای الکترونیکی عکسبرداری شود و چون آنها بسیار ریز بوده و برای رشد و نمو آنها عوامل زیاد موردنیاز است بنابراین عده زیادی از دانشمندان فکر میکنند که ویروسها ابداً موجودات زندهای نبوده و بلکه چیزی بین یک ماده زنده و غیرزنده محسوب میشوند
و ویروسها بیماریهای زیادی را سبب میشوند که همه ما با آنها آشنا هستیم. در حمله و هجوم به اعضاء بدن انسان هر گروه ویروس بیماریهای مختلفی را سبب میشوند. بعضی از بیماریهایی که در اثر حمله ویروس به پوست بدن تولید میگردند عبارتاند از: آبلهمرغان، آبله، سرخجه، سرخجه آلمانی و تبخال. بعضی ویروسهای دیگر هم تولید بیماریهای بافت عصبی میکنند مانند: هاری، تب مغزی و فلج کودکان. سومین گروه ویروسها بیماریهای در اعضاء داخلی بدن به وجود میآورند که تب زرد، آنفلوانزا، سرماخوردگی معمولی و تورم کبد نمونههایی از این نوع بیماریها بشمار میروند.